سکاندار جدید سازمان بورس در اولین اظهارات خود از ۷ راهبرد اصلی و ۳ محور کلان برای توسعه بازار سرمایه رونمایی کرد. به اعتقاد شما از میان راهبردهای اعلامی کدام قابلیت اجرا دارد؟
اگر بخواهیم اولویتبندی از نیازهای فعلی بازار سرمایه انجام دهیم و به عنوان یک گزینه، مهمترین نیاز بازار را مطرح کنیم، قطعا توسعه زیرساختهای معاملاتی به عنوان مهمترین نیاز بازار به شمار میرود. بنابراین در وهله اول، توسعه زیرساخت آیتی، بهبود بسترهای معاملاتی و جلوگیری از بروز مشکلات و اختلال در عملکرد هسته معاملات از اصلیترین نیازهای امروز بازار محسوب میشود. انتظار میرود اکنون که تیم جدید ریاست سازمان با اشراف کامل به این حوزه وارد شدهاند، بهبود زیرساختهای بازار نیز با سرعتی بیشتر از گذشته رخ دهد. موضوعاتی که رئیس جدید سازمان به عنوان سند راهبردی آتی سازمان بورس بیان کردهاند، پیش از این هم بارها به صورت جسته و گریخته از سوی فعالان بازار و همچنین مسئولان و مدیران بازار سرمایه مطرح شده است، اما رئیس جدید، با هوشمندی و استفاده از آرای کارشناسی، آنچه که در این برهه زمانی بازار به آن نیاز دارد را به صورت سند مدونی که قرار است نهاد ناظر سازمان بورس بر اساس اولویتهای آن ماموریت خود را به انجام برساند، مطرح کرد. هیچ یک از بندهای راهبرد هفتگانه این برنامه، نشانی از عدم توان اجرایی ندارد. مکانیسمهای مدرن برای افزایش نظارت عامه بر فعالیت ناشران، میتواند در سادهترین حالت ممکن به صورت یک درگاه کسب و درج نظرات مردم و سهامداران در خصوص تخلفات احتمالی سهامداران و البته نهادهای مالی باشد. توسعه ابزارهای نظارتی پیشگیرانه، موضوعی است که از مدتها قبل توسط نهاد ناظر در بازار سرمایه مطرح شده و نمونه آن دستورالعملهای افشای اطلاعات است که تمامی ناشران را شامل میشود. اصلاح قوانین و مقررات به سمت افزایش عدالت نیز میتواند ادامهدهنده مسیر اصلاح قانون بازار اوراق بهادار باشد که هماکنون در مجلس در حال پیگیری است. در این مسیر، از آراء کارشناسی فعالان بازار سرمایه و همچنین جمعبندی ارکان بازار سرمایه استفاده میشود. بنابراین پیگیری این موضوع و البته بهبود سایر قوانین و بخشنامهها نیز میتواند به بهبود عملکرد بازار کمک کند. اما تقویت اکوسیستم تامین مالی موضوعی است که از دیرباز در بازار سرمایه مطرح بوده ولی هنوز به حمایتهای جدی و پیگیرانه نیاز دارد. در یک اقتصاد سالم و رو به توسعه، تامین مالی بنگاههای بزرگ از طریق بازار سرمایه انجام میشود. هماکنون ابزارهای مختلفی نظیر انواع صندوق پروژه، صندوقهای زمین و ساختمان، انواع اوراق نظیر اوراق مشارکت و صکوک اسلامی امکان تامین مالی را در بازار سرمایه ایجاد کردهاند، اما کندی مسیر تامین مالی از طریق این ابزارها و بوروکراسی که در این راه برای بنگاههای اقتصادی وجود دارد، هنوز نتوانسته تامین مالی از مسیر بازار سرمایه را چابک و سهلالوصول کند. اگر تیم جدید سازمان بورس بتواند این مسیر را هموار کند، میتوان به اراده جدی برای بهبود بازار سرمایه امیدوار بود. همچنین موضوع دیگر، تامین مالی شرکتهای کوچک و متوسط است که بخش مهمی از اقتصاد ما را شامل میشود که باید به آن توجه کرد. در مواردی نظیر جذب سرمایهگذار خارجی، شاید نیاز به تمهیداتی در سطوح عالیتر نیز داشته باشیم، اما بازار سرمایه ایران فرصتهای ارزنده زیادی برای سرمایهگذاری دارد، زیرا طی سالهای اخیر در مسیر توسعه حرکت کرده و ابزارهای متنوع سرمایهگذاری را در خود جای داده که میتواند میزبان و مقصد بسیاری از سرمایههای بینالمللی با ترجیحات ریسک متفاوت باشد.
پیش از این شاهد آن بودیم که گاهی انتشار اطلاعات و محتوای نامناسب، موجب فریب افکار عمومی و یا به بیراهه رفتن برخی از سهامداران میشد. برای جلوگیری از این روند، بهتر است از پتانسیل فضای مجازی برای بهبود سواد مالی جامعه استفاده کرد و نقش سیاستگذاری در حوزه تولید محتوا را بر عهده گرفت. این امر میتواند در بلندمدت از سوءاستفاده سودجویان از ناآگاهی مردم نسبت به بازار سرمایه جلوگیری کند و با تقویت دانش و اطلاعات کافی برای مردم، چراغ راهی برای مسیر سرمایهگذاری و ورود به بازار سرمایه باشد. بنابراین هیچ یک از موارد یاد شده در راهبرد هفتگانه مذکور، در خصوص اجرایی شدن با مشکل حادی مواجه نیست، تنها به اراده جدی و استقامت مدیران حاضر نیاز دارد.
تحقق اهداف مورد نظر با چه چالشهایی روبهرو است؟
چالشهای پیشروی بازار سرمایه از یک سو تحت تاثیر شرایط کلان اقتصادی است که روز به روز به میزان نقدینگی آن اضافه میشود. کسری بودجه دولت به عنوان یکی از تهدیدهای بازار شناخته میشود، به خصوص اگر دولت در تامین مالی کسری بودجه از طریق ابزار بدهی، مدیریت سایر اجزای بازار را در نظر نگیرد و بیمحابا به اجرای آن بپردازد. البته آن طور که شواهد نشان میدهد، بدنه دولت هماکنون پاسداری از بازار سرمایه را اولویت خود قرار داده است. از سوی دیگر بازار نگران افزایش سود بانکی است که با توجه به افزایش نرخ سود بین بانکی، این ترس شدت گرفته است. بنابراین شمولیت وضعیت کلان اقتصادی کشور که با وجود رکود تورمی کار را برای تولید و سودآوری بر بسیاری از بنگاههای تولیدی سخت کرده، به عنوان یکی از چالشهای بازار سرمایه در پیشروی رئیس سازمان بورس قرار دارد. همچنین باید به این نکته توجه داشت که چالش نوسانات نرخ ارز، به شدت بازار را نگران کرده و تصمیمگیری فعالان بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار میدهد. در حالی که آنچه واقعا برای بازار باید حایز اهمیت باشد، نوسانات نرخ ارز نیمایی است که با استفاده از ابزارهای تحلیلی نظیر نشان دادن eps forward در تابلوی معاملات، میتوان سمت و سوی تصمیمگیری سهامداران را به سمت واقعیت اقتصاد و تحلیل محوری سوق داد.
از سوی دیگر هجوم بیسابقه مردم و سهامداران که برخی با اراده خود و برخی با آزادسازی سهامعدالت ناخواسته وارد این بازار شدند اما به دلیل نداشتن دانش کافی در این بازار متضرر شدند، سیلی از افکار عمومی بیاعتماد به بازار سرمایه را در تقابل با سازمان بورس قرار داده است که مدیریت آن و بازگرداندن اعتماد اجتماعی نسبت به بازار سرمایه نیز از چالشهای پیشروی رئیس جدید به شمار میآید.
توصیه و پیشنهاد شما به رئیس جدید سازمان چیست؟
در شرایط فعلی بهترین کار این است که شفافیت اطلاعرسانی بیش از پیش رعایت شود، بهبود زیرساخت های معاملاتی و نزدیک کردن بورس ایران به استانداردهای بازارهای بینالمللی را سرلوحه کار خود قرار دهیم و از این مسیر بتوانیم در میانمدت و بلندمدت، بازار سرمایهای پویا و بهرهور داشته باشیم.
نظر شما